کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب گم شدن

اگر کسی در خواب دید در جایی است و راه خانه خود را گم کرده، راه دیانت و دین را گم کرده و اگر در شهری غریب راه به جایی نمی برد، سرگردانی در کار و حرفه اوست.

تعبیر خواب گم کردن

اگر همسر و فرزند خود را گم کرده دید، زیان و ضرر به او می رسد. اگر مالی را گم کرده بود، در حرفه اش خسارت خواهد دید.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند گم شد، دلیل که در آن موضع ضایع بماند و قدر او را ندانند. اگر ببیند فرزند یا عیالش گم شد، دلیل زیان خواهد بود. اگر ببیند چیزی از او گم شد، اگر آن چیز به تاویل نیک بود، غم است. اگر بد بود، کارش به نظام شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

269 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Amir

Amir : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما...
من خواب دیدم که ؛ یه جایی هستم با پسر داییم داریم فوتسال بازی میکنیم و من گل هم بهش میزدم و البته با شلوار رسمی داشتم باهاش بازی میکردم (شلوار لی یا کتون / نه شلوار ورزشی و راحتی)...بعد یه پسر غریبه ای اومد و اونم راه دادیم توی بازی و بعد چند دقیقه بازی کردن من رفتم شلوار راحتیمو بپوشم..وقتی اومدم اون پسره مارو دعوت کرده بود شهرشون (شهر غریبه) که بریم اونجا با اونا بازی کنیم...قبل رفتن یه سر رفتم داروخونه با بابامو بعدش رفتیم اونجا با پسر داییم و با قایق و از راه دریایی رفتیم که صیادارو هم می دیدیم..بعد از رسیدن به اونجا ما هی ساختمون هارو میگشتیم و آدرس اون پسره رو پیدا نمیکردیم...تو همین حین من یکی از همکلاسیامو دیدم که اونجا بود و داشت از خودش یکم رفتار دخترونه بروز میداد...یه خرده باهم شوخی کردیم و پسر داییم میخواست بیشتر سر به سرش بزاره که من گفتم اذیتش نکن...(البته از سر شوخی و دل خوشی بود)..تو همین حین باز یکی دیگه از دوستامو دیدم که رفتش آویزون یکی از شاخه های یه درخت شده بود و داشت مسخره بازی در میورد که تهش شاخه شکست و فکر کنم خورد زمین...من و همکلاسیم باهم رفتیم بگردیم توی شهر که وارد یه عطر فروشی شدیم(میخواستم به همکلاسیم هدیه بدم)...به فروشنده گفتم فلان عطر رو دارید بعد گفت آره و بدون اینکه بده به من تستش کنم یا چِکِش کنم گذاشت تو جعبه که من پولشو حساب کنم بعد گفتم نه ، اول باید بوش کنم که وقتی بوش کردم هیچ بویی نمیداد! (نه بد نه خوب) [انگار میخواست سرم کلاه بزاره]...عطرو گذاشتم و رفتیم بیرون...بعد انگار همکلاسیمو تا یه جایی همراهی کردم و بعدش تنها شدم و داشتم میرفتم که راه رو پیدا کنم اما هر چی از این خیابون یا کوچه ها میرفتم راه رو پیدا نمیکردم و وارد مرکز شهر نمیشدم...انگار توی خیابونای فرعی شهر غریب گم شده بودم...

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۲:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی سخت کوش و رقابتی دارید و سعی می کنید که در محیط خانواده تان نسبت به پسر دایی تان قویتر و با دیسیپلین تر و موفقتر به نظر برسید. شما گشایش کار خواهید یافت و احساس می کنید که نباید به خودتان سخت بگیرید و سعی می کنید راحت باشید. شما با پدرتان مشورت می کنید و سعی می کنید که چاره ی مشکلاتتان را کشف کنید و احساساتتان را ابراز کنید، سعی می کنید که از دیگران چیزی یاد بگیرید و تجربه کسب کنید و درست تصمیم بگیرید. شما ازاینکه احساساتی برخورد کنید و یا نگرانی هایتان را ابراز کنید خودداری می کنید و دلتان نمی خواهد که وقت کشی کنید و به کارهایی مشغول شوید که عاقبت ندارند. دوست دارید که از شما به خوبی یاد کنند و از شما تعریف مثبت کنند. از تعریف بیجا و بی دلیل مردم هم نسبت به خودتان خوشتان نمی آید و ظاهر بین نیستید. شما هنوز برای آینده تان تصمیم قطعی نگرفته اید و نمی دانید که بهترین کاری که می توانید داشته باشید چیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۲:۳۴
b

b : دروود خانم هراتی .
خواب دیدم من بهمراه برادر بزرگم و یکی دیگه برادرم که اونم از من بزرگتره باهم از یه پلکان ساختمونی بالا رفتیم توی یه خونه و برادرم توسط کسی که فک کنم صاحب خونه بود از پنجره پرت شد بیرون . ارتفاع ساختمون تقریبا زیاد بود و من همش دلهره داشتم که برادرم رو از دست دادیم . درواقع نمیدونستیم برلدرم زندست یا کجاست که به پدرو مادرم چی باید بگیم . بعد از دوروز بیخبری و نگه داشتن این خبر بین من و اونیکی برادرم دیدم برادر بزرگم صحیح و سالم و خنده به لب پیدا شد . طبیعتا من خوشحال شدم .
ممنون بابت وقتی که میزارید .

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۸:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و برادرانتان راجع به مسئله ای صحبت می کنید و فکری دارید که می خواهد آن را عملی کنید ولی برادر بزرگتان با افکار و ایده های شما مخالفت می کند و ایده هایتان با افکار او در تضاد است. او خودش را تحت فشار می بیند و نمی خواهد بر طبق برنامه ی شما و برادر دیگرتان به پیش برود. شما نمی توانید او را درک کنید اما بعدا خودش سعی می کند که با شما همفکری کرده و موافق باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۸:۴۸
Mehrsa

Mehrsa : سلام وقتتون بخیر و شادی انشالله این خواب رو خواهرم دیدن : خواب دیدم برادرم چند روزی گم شد،و هیچ خبری ازش نبود.من خیلی نگران بودم.بعد از اون خواهرم هم ناپدید شدو هیچ کس خبری ازش نداشت.تا اینکه خواهرم بعد از سه روز اومد خونه.و گفت رفته بودم مشهد زیارت.و و دوست نداشتم کسی بدونه.برادرم هم زنگ زد و گفت اون هم مشهد بوده. ممنون

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۹:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر و خواهر شما با شما همفکری نمی کنند و همه ی مسائلشان را با شما در میان نمی گذارند. شما احساس می کنید که نمی توانید آنها را درک کنید و یا به قلب و ذهنشان نفوذ کنید. ولی نگران نباشید. ایشان در کارهایشان به امام رضا ع توسل می کنند و انشالله مشکلاتشان حل و فصل خواهد شد. پس شما هم با توکل به خدای بزرگ، از امام رضا ع طلب دعای خیر و حمایت از ایشان کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۱:۵۰
ایلیار

ایلیار : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم دخترم که چهارده ساله هست رفته مدرسه و من به برادرم سپردم که اونو از مدرسه بیاره. بعد دیدم برادرم تنها برگشت.
پرسیده دخترم کجاست؟ گفت با دوستش رفتن عروسی
گفتم عروسی کی؟ گفت نمیدونم انگار یکی از فامیلهای دوستش
گفتم کجا؟ و برادرم گفت نمیدونم. نگران شدم و به تلفنش زنگ زدم که یادم نیست خاموش بود ویا دسترس نمی داد. توو خوا ب شدید نگران بودم و طبیعتا بعد از بیداری هم نگران شدم.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین

پاسخ
لینک۲۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۰:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دختر شما با دوستش راجع به یک سری مسائل ناراحت کننده صحبت می کنند و فکرش را درگیر این مسائل می کند. برادر شما نمی تواند از لحاظ روحی خیلی با دخترتان صمیمی باشد. باید سعی کنید که خودتان بهترین دوست دخترتان باشید و با او جوری صمیمی شوید که هر وقت مشکلی داشت به شما رجوع کند و نه اینکه با دیگران صحبت کند و آنها او را به اشتباه نصیحت کنند و یا تعمدا او را به گمراهی بکشند. 14 سالگی برای یک دختر سن بسیار حساسی است و از لحاظ روحی بسیار نیازمند محبت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۴۳:۲۷
علی

علی : باسلام بصورت تکراری هر چند وقت خواب می بینم به مسافرت یا کوهنوردی می روم ولی راه هرچه پیش می روم از مقصد دور شده و مسیر از حالت آسان به تدریج سخت تر شده بطوریکه نمی توانم پیش روی کنم و تمام امکاناتم یکی یکی از دست می رود و درپایان خواب مقصد و مسیر خود و راه بازگشت را گم می کنم

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۲:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید در مسیر زندگی تان با چالش های بزرگی روبرو شوید و احساستان این است که شرایط مبارزه برای رسیدن به خواسته هایتان پیچیده و سخت می شود و امکان موفقیت خودتان را تقریبا منتفی می دانید. شما احساس استیصال می کنید و اعتماد به نفستان کم می شود و نمی توانید درک کنید که راه رسیدن به خواسته هایتان کدام است. قبل از اینکه دست به کار شوید باید همیشه اول امکانات و شرایط خودتان را بررسی کنید و برای آینده تان و هدفتان برنامه ریزی کنید تا فکرتان از هرج و مرج بیرون بیاید و وقتتان حرام نشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۳:۴۴
محمد

محمد : سلام . مادرم خواب دیدند که منو گم کرده (یعنی پسرشو) و گریه میکنه بدنبالم میگرده که یهو یک شخص غریبه بهش میگه که منو کشته و توی کرمانشاه دفن کرده و وقتی که مادرم اینو میشنوه گریه و زاری میکنه

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۸:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما نمی تواند به خوبی افکار و کارهای شما را درک کند و سعی می کند که از لحاظ روحی به شما نزدیک شود. شما با مشکلی مواجه هستید و فکرتان ناراحت است ( یا خواهد شد) و این مشکل باعث شده که روحیه ی شما عوض شود. کسی برای شما دردسر بزرگی درست کرده یا خواهد کرد که شما احساس استیصال می کنید یا خواهید کرد. برای دفع شر صدقه بدهید. این خواب شما می تواند هشداری برای کاری که در پیش رو دارید باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۲:۰۳
Rahar

Rahar : سلام، من خواب دیدم دوستم که با همسرش مشکل داره لباس عروس تنش هست و توی یه جاده پر پیچ و خم در حال رانندگی بود اون ماشین مال پدرشوهرش بود نمیدونم چی شد که اون ماشین اومده بود دست من ، یه جا پارک کردم وقتی برگشتم هرچی میگشتم نمی تونستم پیداش کنم. تمام خیابون های اطراف رو گشتم ولی پیدا نمیشد ،یه ماشین سفید بود یادمه داییم هم اومده بود کمک من. در ادامه خوابم داشتم ماشین خودم رو توی یه شیب پارک میکردم وقتی پیاده شدم ماشین شروع کرد به حرکت دنبالش میدوییدم که بگیرمش خودمم کشیده میشدم دنبال ماشین که یه سری آقا اومدن کمک ولی یهو مدل ماشین عوض شد یه چیز دیگه شد رنگش سقید بود شد طوسی خاکستری،تو خواب که خیلی سرگردون بودم تلفنی برای خواهرم توضیح میدادم یهو نمیدونم چی شد حس میکردم یه سری نیروی شیطانی باعث این مشکل شدن

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۷:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما احساس می کند که پدر شوهرش زندگی او را کنترل می کند و او اختیاری برای پیشبرد اهدافش در زندگی ندارد. مشکلات دوستتان زیاد است و رفتار او توام با استرس و نگرانی بسیار، و خیلی غصه می خورد. شما به او می گویید که آرام باشد و فکرش را ناراحت نکند، اما خودتان هم هیج کاری از دستتان برنمی آید که بتوانید برای او انجام دهید. در ظاهر دوست شما به نظر سفید بخت می آید یا نصایح پدر شوهر او به دوستتان، به خاطر سفید بخت شدن و آرامش اوست ولی دوستتان احساس خوشبختی نمی کند. شما خودتان مشکلاتی در زندگی تان دارید و مجبورید با این مشکلات کلنجار بروید. فکر شما به این خاطر ناراحت است و امیدوارید که گشایش کار پیدا کنید و مشکلاتتان حل شود. دوست عزیز به خدای بزرگ توکل کنید خواهید دید که هیچ نیروی شیطانی ای به زندگی شما حاکم نخواهد شد. دست خداوند بالای همه ی دستهاست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۹:۳۸
sahar

sahar : سلام خسته نباشيد
خواهرم ساعت ٤صبح تو خواب ناله ميكرد بيدارش كردم خوابش اين چنين بود:خواب ديده سر كوچه مادربزرگم بوديم داداشم گم شده بود(٢٨سالشه) كه همراه با زن داداشم بود تو خواب از اين بابت خيلي ناراحت بودن همه ولي مادرم براي اينكه ما نترسيم انكار ميكرد و ميگفت كه داداشم رو ديده چند دقيقه پيش ديده كه رد شده از اونجا ..ممنون ميشم تعبيرش رو برام بذاريد

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۲۲:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما دچار گمراهی شده و اشتباهی را مرتکب شده و یا اینکه برادر شما راجع به مسئله ای نمی داند که دقیقا باید چه فکری بکند و گیج شده است. شما یا خانم او نمی توانید افکار او را بخوبی درک کنید و او را کمک کنید و او هم تا احساس خودش را بازگو نکند، و نگوید که چه چیزی ناراحتش کرده است، شما نمی توانید او را کمک کنید. شاید مادرتان می داند که برادرتان چه مشکلی دارد ولی نمی خواهد که مسئله را بزرگنمایی کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۲:۳۰
Ahmade

Ahmade : سلام چند ساله که 2یا3باربافاصله خواب میبینم که دخترم از پنجره پرت میشه روی زمین خونه ماطبقه سوم

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۱:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دختر شما مشتاق نیست که بر طبق برنامه های شما پیش برود و خودش را تحت فشار می بیند و یواشکی می خواهد اهدافش را عملی کند و این کار موجب شکست او خواهد شد. این خواب هشداری به شماست که ارتباطتان را با او صمیمی تر کنید. ضمنا دوست خوبم طبق قوانین سایت هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است و من فقط به خاطر حساسیت شرایط دخترتان این خواب دومتان را تعبیر کردم. لطفا منبعد قوانین سایت را نادیده نگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۴:۲۳
Ahmade

Ahmade : سلام خدمت شما عزیز
من امروز صبح بعد از نماز خواب دیدم بادخترم ودوستش از جایی برمی گردیم به جایی رسیدیم کمی خطر ناک بود ولی من میدانستم ازکجا قدم بگذارند که داخل دره نیفتند به آنها گفتم بعد که عبور کردم برگشتم دخترم نبود خیلی صداش کردم دوستش اونو پیدا کرد و گفت الان میاییم ولی صدای دختر م نمی آمد خودم رفتم همان جایی که فکر میکردم افتاده همه آمدن دخترم رادیدم چشمهای پر از خون (قرمز)وبه من نگاه می کرد حرف نمی زد دراز کشیده بود و تکان نمی خورد در خواب به ذهنم می آمد نکنه گردن دست وپا شکسته باشد ودر خواب فقط گریه وبی تابی میکردم و افسوس که چرا اینطور شده‌است بعد از بیدار شدن چند ساعت حالم بد بود .

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۸:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید دخترتان و دوستش را هدایت و راهنمایی کنید که دقیقا مثل شما رفتار کنند و از تجارب شما استفاده کنند تا بلایی سرشان نیاید. اما دختر شما با شما خیلی احساس صمیمیت نمی کند و بیشتر با دوستش راحت است و معتقد است که دوستش بیشتر او را درک می کند. عدم تبعیت او از شما به ضرر او تمام خواهد شد و موجب خواهد شد که او با مشکلی مواجه شده و احساس کند که اعتماد به نفسش کم می شود و یا استقلالش را از دست می دهد. با او خیلی دوستانه و صمیمانه صحبت کنید و ارتباطتان را با او قوی کنید. بگذارید که عاشق شما باشد و از شما نترسد. حساب بردن او از شما برای او اصلا خوب نیست و فقط این عشق شما و رفتار صمیمانه ی شما با همدیگر است که می تواند راهگشای مشکلات او باشد. برای دفع شر حتما صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۱:۵۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.