کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب گم شدن

اگر کسی در خواب دید در جایی است و راه خانه خود را گم کرده، راه دیانت و دین را گم کرده و اگر در شهری غریب راه به جایی نمی برد، سرگردانی در کار و حرفه اوست.

تعبیر خواب گم کردن

اگر همسر و فرزند خود را گم کرده دید، زیان و ضرر به او می رسد. اگر مالی را گم کرده بود، در حرفه اش خسارت خواهد دید.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند گم شد، دلیل که در آن موضع ضایع بماند و قدر او را ندانند. اگر ببیند فرزند یا عیالش گم شد، دلیل زیان خواهد بود. اگر ببیند چیزی از او گم شد، اگر آن چیز به تاویل نیک بود، غم است. اگر بد بود، کارش به نظام شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

269 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Amir

Amir : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما...
من خواب دیدم که ؛ یه جایی هستم با پسر داییم داریم فوتسال بازی میکنیم و من گل هم بهش میزدم و البته با شلوار رسمی داشتم باهاش بازی میکردم (شلوار لی یا کتون / نه شلوار ورزشی و راحتی)...بعد یه پسر غریبه ای اومد و اونم راه دادیم توی بازی و بعد چند دقیقه بازی کردن من رفتم شلوار راحتیمو بپوشم..وقتی اومدم اون پسره مارو دعوت کرده بود شهرشون (شهر غریبه) که بریم اونجا با اونا بازی کنیم...قبل رفتن یه سر رفتم داروخونه با بابامو بعدش رفتیم اونجا با پسر داییم و با قایق و از راه دریایی رفتیم که صیادارو هم می دیدیم..بعد از رسیدن به اونجا ما هی ساختمون هارو میگشتیم و آدرس اون پسره رو پیدا نمیکردیم...تو همین حین من یکی از همکلاسیامو دیدم که اونجا بود و داشت از خودش یکم رفتار دخترونه بروز میداد...یه خرده باهم شوخی کردیم و پسر داییم میخواست بیشتر سر به سرش بزاره که من گفتم اذیتش نکن...(البته از سر شوخی و دل خوشی بود)..تو همین حین باز یکی دیگه از دوستامو دیدم که رفتش آویزون یکی از شاخه های یه درخت شده بود و داشت مسخره بازی در میورد که تهش شاخه شکست و فکر کنم خورد زمین...من و همکلاسیم باهم رفتیم بگردیم توی شهر که وارد یه عطر فروشی شدیم(میخواستم به همکلاسیم هدیه بدم)...به فروشنده گفتم فلان عطر رو دارید بعد گفت آره و بدون اینکه بده به من تستش کنم یا چِکِش کنم گذاشت تو جعبه که من پولشو حساب کنم بعد گفتم نه ، اول باید بوش کنم که وقتی بوش کردم هیچ بویی نمیداد! (نه بد نه خوب) [انگار میخواست سرم کلاه بزاره]...عطرو گذاشتم و رفتیم بیرون...بعد انگار همکلاسیمو تا یه جایی همراهی کردم و بعدش تنها شدم و داشتم میرفتم که راه رو پیدا کنم اما هر چی از این خیابون یا کوچه ها میرفتم راه رو پیدا نمیکردم و وارد مرکز شهر نمیشدم...انگار توی خیابونای فرعی شهر غریب گم شده بودم...

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۲:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی سخت کوش و رقابتی دارید و سعی می کنید که در محیط خانواده تان نسبت به پسر دایی تان قویتر و با دیسیپلین تر و موفقتر به نظر برسید. شما گشایش کار خواهید یافت و احساس می کنید که نباید به خودتان سخت بگیرید و سعی می کنید راحت باشید. شما با پدرتان مشورت می کنید و سعی می کنید که چاره ی مشکلاتتان را کشف کنید و احساساتتان را ابراز کنید، سعی می کنید که از دیگران چیزی یاد بگیرید و تجربه کسب کنید و درست تصمیم بگیرید. شما ازاینکه احساساتی برخورد کنید و یا نگرانی هایتان را ابراز کنید خودداری می کنید و دلتان نمی خواهد که وقت کشی کنید و به کارهایی مشغول شوید که عاقبت ندارند. دوست دارید که از شما به خوبی یاد کنند و از شما تعریف مثبت کنند. از تعریف بیجا و بی دلیل مردم هم نسبت به خودتان خوشتان نمی آید و ظاهر بین نیستید. شما هنوز برای آینده تان تصمیم قطعی نگرفته اید و نمی دانید که بهترین کاری که می توانید داشته باشید چیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۲:۳۴
b

b : دروود خانم هراتی .
خواب دیدم من بهمراه برادر بزرگم و یکی دیگه برادرم که اونم از من بزرگتره باهم از یه پلکان ساختمونی بالا رفتیم توی یه خونه و برادرم توسط کسی که فک کنم صاحب خونه بود از پنجره پرت شد بیرون . ارتفاع ساختمون تقریبا زیاد بود و من همش دلهره داشتم که برادرم رو از دست دادیم . درواقع نمیدونستیم برلدرم زندست یا کجاست که به پدرو مادرم چی باید بگیم . بعد از دوروز بیخبری و نگه داشتن این خبر بین من و اونیکی برادرم دیدم برادر بزرگم صحیح و سالم و خنده به لب پیدا شد . طبیعتا من خوشحال شدم .
ممنون بابت وقتی که میزارید .

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۸:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و برادرانتان راجع به مسئله ای صحبت می کنید و فکری دارید که می خواهد آن را عملی کنید ولی برادر بزرگتان با افکار و ایده های شما مخالفت می کند و ایده هایتان با افکار او در تضاد است. او خودش را تحت فشار می بیند و نمی خواهد بر طبق برنامه ی شما و برادر دیگرتان به پیش برود. شما نمی توانید او را درک کنید اما بعدا خودش سعی می کند که با شما همفکری کرده و موافق باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۸:۴۸
Mehrsa

Mehrsa : سلام وقتتون بخیر و شادی انشالله این خواب رو خواهرم دیدن : خواب دیدم برادرم چند روزی گم شد،و هیچ خبری ازش نبود.من خیلی نگران بودم.بعد از اون خواهرم هم ناپدید شدو هیچ کس خبری ازش نداشت.تا اینکه خواهرم بعد از سه روز اومد خونه.و گفت رفته بودم مشهد زیارت.و و دوست نداشتم کسی بدونه.برادرم هم زنگ زد و گفت اون هم مشهد بوده. ممنون

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۹:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر و خواهر شما با شما همفکری نمی کنند و همه ی مسائلشان را با شما در میان نمی گذارند. شما احساس می کنید که نمی توانید آنها را درک کنید و یا به قلب و ذهنشان نفوذ کنید. ولی نگران نباشید. ایشان در کارهایشان به امام رضا ع توسل می کنند و انشالله مشکلاتشان حل و فصل خواهد شد. پس شما هم با توکل به خدای بزرگ، از امام رضا ع طلب دعای خیر و حمایت از ایشان کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۱:۵۰
مری

مری : سلام دم صبح خواب دیدم تو مشهدبودیم( ما خودمون تهرانیم)ی جایی غذا میخوردیم یهو مامان بابام گفتن ما میریم خونه تو خودت بیا من اصرار که صبر کنید منم بیام ولی تا بخودم اومدم رفته بودن اونا و من جا موندم من موقع برگشت راهو گم کردم چون اون خیابون بسته بود ی مسیری که نمیدونم کجاس سر از حرم در اوردم تو حرم از هر کس میپرسیدم ورودی باب الرضا(چون فقط اون بابو بلد بودم) کدوم طرفه یجواب گنگ میدادن یا میگفتن نمی دونم تو حرمم گم شدم اخرش دیگه کم اوردم نشسته ام یگوشه گریه کردم خیلی خواب عجیبیه شبیه شو یبار دیگم دیده بودم

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۸:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تصمیماتی می خواهید بگیرید که نیاز به حمایت روحی دارید ولی مسیر فکری شما و پدر و مادرتان مجزا است و نمی توانید به خوبی همدیگر را درک کنید و یا همیشه همپای هم در زندگی تان پیش بروید. آنها می خواهند که شما آزادانه مسیر فکری ایشان را انتخاب کنید ولی شما نگرشتان را نسبت به اهدافتان گم کرده اید و نمی توانید پا جای پای پدر و مادرتان بگذارید. شما نیاز به حمایت و مراقبت دارید ولی کسی نیست که بتوانید به او تکیه کنید و مسائل حل نشده ای بین شما و خانواده تان وجود دارد ولی در نهایت کسی که به فریاد شما می رسد و می توانید به او متوسل شوید تا به درگاه حق برایتان دعا کند، امام رضا ع است. شما باید از او بخواهید که شما را دعا کند و باید در کارتان خودتان را خالصانه به خدای بزرگ بسپارید تا هر چه که خیر و صلاحتان است همان بشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۸:۴۲
Saraaa

Saraaa : سلام خانم هراتی من این خواب رو همین امروز دیدم و وقتی که از خواب با حالت ترس پا شدم بعد دو یا سه دقیقه اذان صبح رو گفتند
خواب میدیدم که با یه اناناسی که دستم بود با برادرم داشتیم میرفتیم خونه ی همسایمون و من توی راه بهش میگفتم نباید بدنت قوز داشته باشه و باید اینجوری صاف وایسی قدتم بلند تر میشه توی فکرم داشتم میگفتم چه کاریه که خواهرم زودتر از ما رفته و مامان بهمون گفت شما برید و من میام
رفتیم تو دختر خانواده و مامانشون دید بوسی کردن گفتن مامانت کو گفتم میاد الان بعد چند لحظه دیدم در باز شد و یه سری مهمون اومدن که تقریبا خونه پر شده بود مهمون هایی هم که اومده بودن همه فامیل من بودند حتی عمه و فامیل های بابام که بزرگ فامیل هستن نگران این بودم که مامان هنوز نیومده زنگ زدم به مامان که توی تماسی که زذم مث اینکه میگن در دسترس نمیباشد یه پیامی مثل اون پخش شد که من حس کردم مامان در خطره از طرفی هم میگفتم اینهمه ادم اینجا اومدن خوبه باز من رو صندلی نشستم و مامان بیاد چون زانوش درد میکنه میشینه اینجا اما حس خطرم زیاد بود و همش توی فکرم میگفتم اگه روزی بله برونم باشه اینجوریه ها همه میان یه چیزی مث تل هم بود یکی گذاشت رو سرم حس میکردم اگه یه روزی بله برونم بشه یه تل یا ریسه ی گل میزارم روی سرم. بعد از دلشوره ی مامان پا شدم که بیام دنبال مامان که انگار داداشم به یکی از دوستاش گفت بپر خونه در رو باز کن شاید مامان حالش بد شده باشه و همون لحظه خواهر و بابا هم رسیدند نمیدونم چجوری رفتن توی خونه و منم دنبال راهی بودم که برم توی خونه که دیدم کلید روی در خونه هست و باز کردم در رو و توی خونه نبود مامان و حتی ماشینش هم نبود ما فک کردیم که با ماشین رفته اما همه حس میکردیم یه اتفاقی افتاده یا دزدیده شده یا گم شده من توی دستم هم گوشیه مامان بود هم دوتا دسته کلید گوشیه ماامان رو باز کردم یه عکسی توی گوشی بود که منو مامان وایساده بودیم و روی دیوار پشتیمون یه چیزی نوشته بود که بابا گفت هرچی هست با این نوشته ربط داره بعدش خواهرم گفت که توی خونه میمونه اگه مامان اومد خبر بده من یکی از کلید های خونه که دستم بود رو دادم بهش و رفتم از فامیلم که خونه ی همسایه هستن کمک بخوام که مامان رو پیدا کنیم
یه حس ترس وحشتناک هم داشتم و از خواب پریدم و چند دقیقه ی بعد هم اذان رو گفتند.

پیشاپیش ازتون ممنونم
و اینکه من مجردم و با اون همسایه مون رفت و امدی نداریم اصلا و حدود 13 سال گذشته منو دخترشون توی مدرسه یه مشکلی باهم داشتیم که رفت و امدمون رو کم کرد اما توی خواب وقتی من رفتم دید بوسی کنم با مادرش با اکراه اینکار رو کرد و اینکه نمیدونستم مامان گم شده یا دزدیده شده

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۰۹:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. قبل از تعبیر خوابتان لازم به ذکر می دانم که خوابهای طولانی همانطور که در هنگام ثبت نام به شما اطلاع رسانی شده است، به هیچ وجه تعبیر نمی شوند مگر با حق کسر خواب اضافه. پس لطفا خوابهایتان را سطربندی نکنید و همه را پشت سر هم بنویسید چون شرعا صحیح نیست که کسی با 3 خط خواب همانقدر هزینه بپردازد که کسی با 20 یا 30 خواب و زمانی که بنده برای خوابهای طولانی صرف می کنم به مراتب بیشتر است. پس در ادامه باید خودتان بفرمایید با حق کسر خواب اضافه ( منوط به اندازه ی خواب) در غیر اینصورت از تعبیر خوابهای طولانی معذورم. تعبیر خواب شما این است که شما می خواهید با خوشرویی و آرامش، در حالی که نشان می دهید که اعتماد به نفستان بسیار بالاست، به موفقیتتان اعتماد دارید و در حالی که نشان می دهید که به کاری که می کنید کاملا مطمئن هستید و جاه طلبانه به سمت اهدافتان به پیش رفته و با مردم تعامل کنید. می خواهید که برادرتان هم خودش را قوی و مصمم نشان دهد. اما فقط به ظاهر قضایا توجه نکنید. شما باید از درون خردمند باشید و عاقلانه فکر کنید. اجازه ندهید که کسی عقایدش را به شما تحمیل کند. دزدیده شدن مادرتان در خواب شما دقیقا به این موضوع اشاره می کند که شما در ظاهر نشان می دهید که جایگاه اجتماعی بالایی دارید، ولی دیگران برای شما خط فکر تهیه و تنظیم می کنند و نظراتشان را به شما غالب می کنند و در کارتان دخالت می کنند. خواب شما می گوید که شما باید از مادرتان یاد بگیرید و به نصایح او عمل کنید و او را الگوی خودتان قرار دهید. اگر مشکلات و مسائل حل نشده ای بین شما و مادرتان وجود دارد، این مشکلات را حل کنید. او نمادی از خردمندی درونی شماست و گم شدن او در خوابتان به این اشاره می کند که رفتار شما مطابق با آموزه های او نیست. این خواب به همسایه تان و فامیل ربط ندارد بلکه شخصیت درونی شما و رفتار شما را در تعامل با دیگران بررسی می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۰:۴۸
رضا

رضا : سلام خواب دیدم پدر که فوت کرده می خواست به سفر مکه برود من اورا بدرقه می کردم در مسیری که داشت سوار اتوبوس می شد دو نفر با سنگ بدجوری باهم دعوا می کردند با مدرم به توافق رسیدیم و من رفتم جلو و اون دو را جدا کردم ولی این قدر این دو احمق بودن که یکیشون می خواستدعوا تموم بشه ولی خودش از روی کینه حاضر نبود تموم دعوا رو تموم کنه من که رفتم عقب دیدم پدرم داره مسر رو برمی گرده گفتم حتما ترسیده و می خواد از یه مسیر دیگه بره تا اومدم بدوم دنبالش اون رو گم کردم همه جا رو گشتم ولی پیداش نکردم خیلی ناراحت بودم اونجا خیلی نامنظم بد بود اطلاعاتی هم از کاروانشون نداشتم .

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۴۳:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما قرار است که کاری را انجام دهید و ثوابش را به روح پدرتان تقدیم کنید و این ثواب برای او در حد زیارت خانه ی خداست. شما باید درکتان را بالا ببرید و در مورد مسئله ای کوتاه بیایید ( میانه رو باشید) تا بتوانید در زندگی تان به موفقیت برسید و باید دست از لجاجت و کینه بردارید. در غیر اینصورت پدرتان از شما راضی نخواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۹:۵۹
رضا

رضا : سپاسگزارم .

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۲:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا می کنم.

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۷:۴۹
محمد

محمد : سلام . مادرم خواب دیدند که منو گم کرده (یعنی پسرشو) و گریه میکنه بدنبالم میگرده که یهو یک شخص غریبه بهش میگه که منو کشته و توی کرمانشاه دفن کرده و وقتی که مادرم اینو میشنوه گریه و زاری میکنه

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۸:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما نمی تواند به خوبی افکار و کارهای شما را درک کند و سعی می کند که از لحاظ روحی به شما نزدیک شود. شما با مشکلی مواجه هستید و فکرتان ناراحت است ( یا خواهد شد) و این مشکل باعث شده که روحیه ی شما عوض شود. کسی برای شما دردسر بزرگی درست کرده یا خواهد کرد که شما احساس استیصال می کنید یا خواهید کرد. برای دفع شر صدقه بدهید. این خواب شما می تواند هشداری برای کاری که در پیش رو دارید باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۲:۰۳
Rahar

Rahar : سلام، من خواب دیدم دوستم که با همسرش مشکل داره لباس عروس تنش هست و توی یه جاده پر پیچ و خم در حال رانندگی بود اون ماشین مال پدرشوهرش بود نمیدونم چی شد که اون ماشین اومده بود دست من ، یه جا پارک کردم وقتی برگشتم هرچی میگشتم نمی تونستم پیداش کنم. تمام خیابون های اطراف رو گشتم ولی پیدا نمیشد ،یه ماشین سفید بود یادمه داییم هم اومده بود کمک من. در ادامه خوابم داشتم ماشین خودم رو توی یه شیب پارک میکردم وقتی پیاده شدم ماشین شروع کرد به حرکت دنبالش میدوییدم که بگیرمش خودمم کشیده میشدم دنبال ماشین که یه سری آقا اومدن کمک ولی یهو مدل ماشین عوض شد یه چیز دیگه شد رنگش سقید بود شد طوسی خاکستری،تو خواب که خیلی سرگردون بودم تلفنی برای خواهرم توضیح میدادم یهو نمیدونم چی شد حس میکردم یه سری نیروی شیطانی باعث این مشکل شدن

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۷:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما احساس می کند که پدر شوهرش زندگی او را کنترل می کند و او اختیاری برای پیشبرد اهدافش در زندگی ندارد. مشکلات دوستتان زیاد است و رفتار او توام با استرس و نگرانی بسیار، و خیلی غصه می خورد. شما به او می گویید که آرام باشد و فکرش را ناراحت نکند، اما خودتان هم هیج کاری از دستتان برنمی آید که بتوانید برای او انجام دهید. در ظاهر دوست شما به نظر سفید بخت می آید یا نصایح پدر شوهر او به دوستتان، به خاطر سفید بخت شدن و آرامش اوست ولی دوستتان احساس خوشبختی نمی کند. شما خودتان مشکلاتی در زندگی تان دارید و مجبورید با این مشکلات کلنجار بروید. فکر شما به این خاطر ناراحت است و امیدوارید که گشایش کار پیدا کنید و مشکلاتتان حل شود. دوست عزیز به خدای بزرگ توکل کنید خواهید دید که هیچ نیروی شیطانی ای به زندگی شما حاکم نخواهد شد. دست خداوند بالای همه ی دستهاست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۹:۳۸
Ahmade

Ahmade : سلام چند ساله که 2یا3باربافاصله خواب میبینم که دخترم از پنجره پرت میشه روی زمین خونه ماطبقه سوم

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۱:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دختر شما مشتاق نیست که بر طبق برنامه های شما پیش برود و خودش را تحت فشار می بیند و یواشکی می خواهد اهدافش را عملی کند و این کار موجب شکست او خواهد شد. این خواب هشداری به شماست که ارتباطتان را با او صمیمی تر کنید. ضمنا دوست خوبم طبق قوانین سایت هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است و من فقط به خاطر حساسیت شرایط دخترتان این خواب دومتان را تعبیر کردم. لطفا منبعد قوانین سایت را نادیده نگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۴:۲۳
Ahmade

Ahmade : سلام خدمت شما عزیز
من امروز صبح بعد از نماز خواب دیدم بادخترم ودوستش از جایی برمی گردیم به جایی رسیدیم کمی خطر ناک بود ولی من میدانستم ازکجا قدم بگذارند که داخل دره نیفتند به آنها گفتم بعد که عبور کردم برگشتم دخترم نبود خیلی صداش کردم دوستش اونو پیدا کرد و گفت الان میاییم ولی صدای دختر م نمی آمد خودم رفتم همان جایی که فکر میکردم افتاده همه آمدن دخترم رادیدم چشمهای پر از خون (قرمز)وبه من نگاه می کرد حرف نمی زد دراز کشیده بود و تکان نمی خورد در خواب به ذهنم می آمد نکنه گردن دست وپا شکسته باشد ودر خواب فقط گریه وبی تابی میکردم و افسوس که چرا اینطور شده‌است بعد از بیدار شدن چند ساعت حالم بد بود .

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۸:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید دخترتان و دوستش را هدایت و راهنمایی کنید که دقیقا مثل شما رفتار کنند و از تجارب شما استفاده کنند تا بلایی سرشان نیاید. اما دختر شما با شما خیلی احساس صمیمیت نمی کند و بیشتر با دوستش راحت است و معتقد است که دوستش بیشتر او را درک می کند. عدم تبعیت او از شما به ضرر او تمام خواهد شد و موجب خواهد شد که او با مشکلی مواجه شده و احساس کند که اعتماد به نفسش کم می شود و یا استقلالش را از دست می دهد. با او خیلی دوستانه و صمیمانه صحبت کنید و ارتباطتان را با او قوی کنید. بگذارید که عاشق شما باشد و از شما نترسد. حساب بردن او از شما برای او اصلا خوب نیست و فقط این عشق شما و رفتار صمیمانه ی شما با همدیگر است که می تواند راهگشای مشکلات او باشد. برای دفع شر حتما صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۱:۵۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.